لغو یا خاتمه قرارداد مشارکت در ساخت و ساز
با توجه به رشد چشمگیر جمعیت کره زمین ، نیاز افراد به سرپناه برای زندگی افزایش یافته و در نتیجه بازار املاک و مستغلات با تمام رکودها و نوسانات خود به یکی از سودآورترین مشاغل تبدیل شده است. و سودآورترین
ساخت یک ساختمان در یک منطقه مشخص از زمین با تعداد مشخصی از طبقه و تراکم خاص یکی از نمونه های سرمایه گذاری در مسکن است که می تواند به صورت ویلا ، خانه یا انواع ساختمان ها باشد برای ایجاد واحدهای مسکونی یا تجاری
افراد می توانند به دلایل مختلفی مانند داشتن سرمایه ، کمبود تجربه ، نداشتن مالکیت و … توافق با شخص دیگری برای ساخت ساختمان ، که در اصطلاح عامیانه آن را مشارکت ساختمان می نامند. تحقق این اقدامات شامل یک سری قراردادها به نام قراردادهای ساختمانی است که در آن کلیه تجهیزات مورد نیاز با تمام جزئیات ذکر شده و توسط طرفین امضا می شود.
به دلیل تازگی این پدیده ، قرارداد یا عبارتی به نام مشارکت در ساخت یا مشارکت در ساخت ساختمان در قانون مدنی پیش بینی نشده است. بنابراین ، ماده ۱۰ قانون مدنی به طور اجتناب ناپذیری مورد استفاده قرار می گیرد ، که از آن نتیجه می گیریم که کلیه قراردادها با تمام جزئیات و مقدار و کیفیت موثر هستند زیرا مغایر قانون نیستند و طرفین قرارداد n ‘حق برهم زدن ندارند قرارداد مگر با جعل خیار در قرارداد ، لغو یا ایجاد گزینه ای برای گزینه مطابق با قانون مدنی.
برای جلوگیری از سو abuse استفاده احتمالی ، طرفین قرارداد ضمانت هایی از قبیل چک برگشتی از یکدیگر دریافت می کنند.
به عنوان مثال ، در یک مشارکت ساختمانی ، پیمانکار یا سازنده ممکن است به تعهدات قراردادی خود مانند استفاده از مواد و نوع و کیفیت آنها یا اجرای صحیح عملیات ساختمانی عمل نکند ، در این صورت باید از سازنده ضمانت گرفته شود تا طرف دیگر می تواند جبران شود. از خودتان تقاضا کنید. لازم به ذکر است که منشأ و مبنای قانونی ادعا در چنین مواردی خسارات ناشی از نقض وظیفه نیست. بلکه نقصی است که طبق ماده ۲۴۷ قانون مدنی محاسبه می شود و این نقص با کیفیت پیوند می خورد.
در بعضی موارد ، نقص مربوط به کمیت است. به عنوان مثال ، در برخی موارد سازنده روند پروژه را به دلیل عدم توانایی مالی یا دلیل دیگری متوقف می کند و آن را به حالت تعلیق در می آورد که این به ضرر طرف مقابل است. پس از اقدام قانونی ، سازنده با صدور دستور قضایی مجبور به اصلاح نقص می شود. و تعهد انجام شده و پس از آن ، در صورت اعتراض ، به طرف دیگر اجازه داده می شود با اجازه دادگاه نقص را به حساب سازنده برتر و به میزان عملکرد پرداخت کند و دارایی ها را جمع آوری کند. سازنده
طبق ماده ۲۳۹ قانون مدنی ، اگر قید مجرم برای رفع نقص کافی نباشد و طرف دیگر قادر به رفع نقص نباشد ، طرف دیگر می تواند معامله را فسخ کند. . البته عکس العمل نیز ممکن است ، به عنوان مثال اگر طرف اول قرارداد از تعهدات خود مانند تحویل اسناد مربوطه در زمان توافق شده یا عدم تهیه سند رسمی برای کالاهای خاص به دلیل پیشرفت ، چشم پوشی کند از کار ، در زمان مشخص شده
در این نوع قرارداد ، طرفین مسئول تأخیر در انجام تعهدات خود هستند و اگر این مورد در قرارداد ذکر شده باشد ، باید برای هر دوره تأخیر خسارت وارده به طرف دیگر را بپردازند ، که می تواند از وثیقه دریافت شده یا اموال طرف مقابل.
البته باید در نظر داشت که طبق ماده ۲۲۸ قانون مدنی شرط مطالبه خسارت این است که طرفی که تعهد را نقض کند نمی تواند ثابت کند عدم رعایت محدودیت های زمانی به دلیل حوادث غیرمترقبه یا پیش بینی نشده است. یا به طرف دیگر. بوده است.
طبق ماده ۱۹۰ قانون مدنی ، شرایط زیر برای اعتبار هر معامله ضروری است:
صلاحیت احزاب
قصد و رضایت طرفین
مورد خاص برای تبادل
مشروعیت معامله
اگر قرارداد شرایط فوق را نداشته باشد ، فاقد اعتبار است